مفاهیم محوری تعالی سازمانی
سازمانهاي متعالي، با پايبندي به اصول ارزشي تعالي سازماني و در حركت مستمر خود بهسوي تعالي، شواهدي بارز و آشكار از عينيت يافتن مفاهيم محوري تعالي سازماني را در گستره سازمان خود به نمايش ميگذارند. اين سازمانها، با بكارگيري الگوي تعالي سازماني، هرچه در مسير تعالي پيشرفت بيشتري داشته باشند، مفاهيم محوري تعالي سازماني در آنها، شكوفاتر خواهد شد.
1. رهبري آرمانگرا
2. دستيابي به نتايج متوازن
3. ارزشآفريني براي مشتريان
4. فرايندگرايي و تصميمگيري مبتني بر واقعيت
5. ارجگزاري بر سرمايههاي انساني
6. گسترش مشاركتها
7. مسئوليتپذيري اجتماعي
8. يادگيري، خلاقيت و نوآوري

شکل 2-1 : مفاهیم محوری تعالی سازمانی
1- رهبري آرمانگرا
سازمانهاي متعالي، رهبراني دارند كه با تعيين جهت گیری کلی سازمان، آينده را به تصوير كشيده و براي تحقق اهداف سازمان، ذینفعان کلیدی را سهيم كرده و نيازهاي آنان را بطور متوازن برآورده ميكنند، و با انعطافپذيري و درك محركهاي كليدي كسب و كار، تصميمهاي مناسب را بهموقع اتخاذ كرده، در صورت لزوم جهتگيري و اهداف سازمان را بازنگري و تعديل ميكنند.رهبران اين سازمانها، با ايفاي نقش به عنوان الگو، الهام بخش كاركنان هستند، ارزشها و اصول اخلاقي را پاس ميدارند و به مسئوليتهاي اجتماعي خود متعهدند و فرهنگي را ايجاد ميكنند كه با يادگيري، نوآوري، رفتار اخلاقي، پاسخگويي و توسعه سازماني، دستيابي به نتايج پايدار را براي سازمان از طريق روشهاي نوين مقدور ميسازد.
2- دستيابي به نتايج متوازن
سازمانهاي متعالي، نتايج كليدي و مجموعهاي متوازن و اولويتبندي شده از نتايج را كه نيازهاي كوتاهمدت و بلند مدت ذينفعان يا فراتر از نيازهاي آنان را برآورده سازد، شناسايي و درك ميكنند و بر اساس آنها استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان را تعيين و جاري ميسازند. اين سازمانها، با درك روابط علي و بكارگيري سازوكارهاي اثربخش در مديريت ريسك، از طريق برنامه ريزي، تعريف شاخصهاي عملكردي و دستاوردها، ارزيابي عملكرد، مقايسه، تامين اطلاعاتي كه زمينهساز تصميمگيري موثر رهبران آنها باشد و رعايت شفافيت در گزارشدهي به ذينفعان، دستيابي به اهداف استراتژيك را محقق ساخته و به سوي چشم انداز پيش ميروند.
3- ارزشآفريني براي مشتريان
سازمانهاي متعالي، مشتريان را علت اصلي وجود خود ميدانند و با تكيه بر قابليتهاي خود ميكوشند تا با شناسائي گروههاي مختلف مشتريان، نيازها و انتظارات آنها را درك و پيش بيني كنند.اين سازمانها، مشاركت فعال مشتريان را براي توسعه محصولات، خدمات و تجربههاي جديد و نوآورانه جلب ميكنند وبا بكارگيري سازوكارهائي براي افزايش تجربه مشتريان و پايش آن، برقراري گفتماني مبتني بر گشودگي، شفافيت و پاسخگوئي سريع و اثربخش به هرگونه بازخور، مقايسه و الگوبرداري از تجربههاي موفق، تلاش ميكنند تا براي مشتريان نوآوري كرده و ارزش بيافرينند.
4- فرايندگرايي و تصميمگيري مبتني بر واقعيت
سازمانهاي متعالي، به منظور خلق ارزش براي ذينفعان و دستيابي به نتايجي متوازن و پايدار، به وسيله فرآيندهائي ساخت يافته و همسو با استراتژيها كه بعضا فراتر از مرزهاي سازماني نيز ميروند و با شناسايي ريسكها و اتخاذ تصميمهائي مبتني بر واقعيتها، مديريت ميشوند. اين سازمانها، جهت ايجاد توازني بهينه از كارايي و اثربخشي، شاخصهاي معناداري را براي عملكرد فرآيندها و دستاوردهاي مرتبط تعريف ميكنند و با اندازهگيري، تفسير و تحليل آنها فرصتهاي نوآوري را شناسايي كرده و كاركنان خود را در بازنگري، بهبود و بهينه سازي مستمر فرآيندهاي سازمان بطور فعال مشاركت ميدهند.
5- ارجگزاري بر سرمايههاي انساني
سازمانهاي متعالي، مهارتها و شايستگيهاي مورد نياز براي دستيابي به ماموريت، چشم انداز و اهداف استراتژيك خود را ميشناسند و با ارجگذاري بر سرمايههاي انساني، فرهنگي را در سازمان ايجاد ميكنند كه در آن مهارتها، استعدادها و خلاقيت كاركنان توسعه يافته و توانمندي آنها براي دستيابي متوازن به اهداف سازماني و شخصي ارتقاء يابد. اين سازمانها، توسعه سازماني را از طريق ارزشهاي مشترك، پاسخگويي، اصول اخلاقي و فرهنگ اعتماد و گشودگي پرورش ميدهند، اهداف شخصي و تيمي را با اهداف استراتژيك سازمان همسو ميكنند، با مديريت گوناگوني و برقراري توازن مسئولانه كار- زندگي، اطمينان مي يابند كه كاركنان تمام توانشان را در يك محيط واقعي شراكت به كار ميگيرند تا در موفقيت مستمر خود و سازمان سهيم بوده و سفير موفقيتهای سازمان باشند.
6- گسترش مشاركتها
سازمانهاي متعالي، شركاي استراتژيك خود را، شامل مشتريان، جامعه، تامين كنندگان كليدي، نهادهاي آموزشي و سازمانهاي غيردولتي، بر اساس نيازهاي استراتژيك سازمان، قوتها و قابليتهاي مكمل، شناسائي كرده و جهت دستيابي به موفقيت پايدار و دوجانبه، روابطي مبتني بر گشودگي، احترام متقابل و اعتماد را جستجو، ايجاد و حفظ ميكنند. اين سازمانها، دريافتهاند كه موفقيت به شراكتهاي اثربخش وابسته است و با ايجاد شبكههاي گستردهاي از شركا، امكان شناسايي فرصتهاي بالقوه شراكت را فراهم ساخته، قابليتها و توانايی سازمان را در خلق ارزش براي ذينفعان، تقويت ميكنند و براي دستيابي به اهداف مشترك و منافع متقابل، با به اشتراك گذاشتن تخصص، منابع و دانش، از يكديگر حمايت ميكنند.
7- مسئوليتپذيري اجتماعي
سازمانهاي متعالي، به حفظ ارزشهاي اخلاقي و رعايت قوانين و مقررات پايبندند و از رفتار سازماني مبتني بر بالاترين استانداردهاي اخلاقي و درستكاري كاركنان اطمينان داشته، از ايمني وسلامت درمحيط كار اطمينان مييابند و در قبال ذينفعان و گستره جامعه، شفاف، پاسخگو و مسئوليتپذير هستند. اين سازمانها، فراتر از الزامات قانوني حركت كرده، در امور اجتماعي و فعاليتهاي خيرخواهانه و خداپسندانه براي كمك به مستمندان و نيازمندان جامعه حضور فعال داشته، در بكارگيري منابع، به منافع نسلهاي آينده ميانديشند و پيامدهای حاصل از عمليات و چرخه عمر محصول و خدمات خود را بر سلامت، ايمني و محيط زيست در نظر ميگيرند و در برخورد با تعارضات، به پايداري اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي توجه دارند.
8- يادگيري، خلاقيت و نوآوري
سازمانهاي متعالي، از طريق نوآوري مستمر و نظاممند و با هدايت خلاقيت ذينفعان خود، ارزش ميآفرينند و عملكرد خود را بهبود ميبخشند. اين سازمانها، اهداف و استراتژي روشني را براي نوآوري تعيين كرده و با بهكارگيري رويكردها و ايجاد شبكههائي براي تعامل فعال كاركنان، شركا، مشتريان و جامعه، و فرهنگ كارآفريني، فرصتهاي خلق ايدهها و نوآوري را در درون و بيرون شناسايي ميكنند، و به منظور يافتن راههاي جديد خلق ارزش براي مشتريان، شيوههاي نوين انجام كار، ايجاد شراكتهاي جديد، استفاده بهينه از منابع و شايستگيها، نوآوري را در همه ابعاد سازمان مديريت ميكنند.